[̲̅W̲̅][̲̅O̲̅][̲̅L̲̅][̲̅F̲̅]
▂▃▄▅▆▇█▓▒░I was a wolf and she my moon░▒▓█▇▆▅▄▃▂
سر بروی شانه های مهربانت میگذارم عقده ی دل میگشایم گریه ی بی اختیارم از غم نامردمی ها بغض ها در سینه دارم شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم هی عاشقتم میفهمی!! من حلقه رو با تمام وجود برای دستت میخواستم ولی تو.. میخواستی بزنی بگوشم.. میخواستی واست لباس بردرو بپوشم..
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |