[̲̅W̲̅][̲̅O̲̅][̲̅L̲̅][̲̅F̲̅]

▂▃▄▅▆▇█▓▒░I was a wolf and she my moon░▒▓█▇▆▅▄▃▂

خداوند بزرگ هر حیوانی را برای هدفی مشخص آفریده ،و

برای رسیدن به آن هدف اورا هدایت نموده

گرگ را آفرید که به انسان بفهماند:

که غرور،تنهایی،غیرت،خشم،،شکست ناپذیری...را باید از گرگ یاد بگیرید

حتی درشرایت سخت نباید امید خود را از دست داد

مهم ترین ویژگیه گرگ این است که از پشت خنجر نمیزند

امیر248

نوشته شده در شنبه 26 دی 1394برچسب:,ساعت 19:57 توسط امیر248|

نوشته شده در شنبه 26 دی 1394برچسب:,ساعت 19:56 توسط امیر248|

در شهر ما گرگهایمان !
نه دستشان آردی است و نه صدایشان را ظریف میکنند !!
یکدفعه به دل نفوذ میکنند و تو را می کشند!!!

نوشته شده در شنبه 26 دی 1394برچسب:,ساعت 19:44 توسط امیر248|

من آدمی هستـم که رفتـارم رو با شعــورت ست میـکنم.

پـس اگه یه وقت ناراحـت

شدی از رفتارم...

به شعــورت یه نگا بنـداز...

نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت 11:47 توسط امیر248|

 

اعصاب،تفکر،درک ،راحتی ...

اینها چیز هاییست ک هیچ کدام آن را گرگ ندارد

اما بهترین چیز ک دارد داشتن قلب آنهم از جنس سنگ

حواستو جمع کن ک توراندرد او دین ندارد

کافیست دلس بشکند...

نوشته شده در دو شنبه 21 دی 1394برچسب:,ساعت 23:38 توسط امیر248|

گرگ تنها راه است
تنها مکان ، تنها خلوت گاه
برای شکارچیان ناآرام هستی....
تسلایی برای تکثیر شدن
جام زهر !؟ نه !
تسلایی برای شناگری در دریاچه ای از زهر
برای من
من که قطعنامه هایی با خدا دارم

 

نوشته شده در جمعه 18 دی 1394برچسب:,ساعت 18:53 توسط امیر248|

این زمینی که من در تاریکی هایش تنها قدم میزنم
دیگر شکسته شده...
همانند اینکه اعتقاداتت علیه خودت قیام کرده اند
همه ی جهان علیه من است...
آینده من نابود شده...
گذشته من نیز زیر پنجه هایم جان میدهد
همه چیز نابود شده ولی امروز ازان من است
و من هرگز او را نخواهم باخت
رستگاری در چشمان من است
من پیروز خواهم شد
این حس وجودم را شعله ور میکند
چون من یک گرگم

 

 

 

نوشته شده در جمعه 18 دی 1394برچسب:,ساعت 18:35 توسط امیر248|

در جنگل من هوا سرد است...
آهو ها با گفتارها می چرخند...
روباه ها قصد فریبم را دارند...
دیگر گرگی وجود ندارد...
با وجود سختی ها و زخم های روی تنم...
من هنوز گرگ مانده ام...
با وجود اینکه آسمان را ابرهای تیره فرا گرفته...
من هنوز به خورشید خیره می شوم...
با وجود اینکه همه چیز بر علیه من است...
ولی من هنوز بر فراز کوه با غرور زوزه می کشم...
ای سرنوشت من...
بدان که طوفان سختی هایت...
آتش وجودم را خاموش نخواهد کرد...
من تا آخر ایستاده ام...
گرگ تاریکی

نوشته شده در جمعه 18 دی 1394برچسب:,ساعت 18:33 توسط امیر248|

گاهی زمین نیاز به قهرمان ندارد...
نیاز به یک هیولا دارد....
افسانه ای متولد میشود، بی انتها و بی پایان...
ققنوس از شرق به آسمان می آید...
گرگ زمین را در می نوردد...
عقاب قله ها را تسخیر میکند...
خورشید از شرم می خوابد...
زمین از ترس بر خود میلرزد و زمان باز می ایستد...
دریا ها از درد مواج می شوند...
آتشفشان ها از تنفر زوزه میکشند...
مادران برای نوزادان قصه های وحشت زمزمه می کنند...
گهواره از بیم تاریکی زجه میزند...
داستان داستان یک صاعقه است...
صاعقه ای خفته در ابرهای کینه...
صاعقه ای آماده انفجار...
ابر ها که بیایند، صاعقه هم میاید...
ققنوس می سوزد و از نو متولد میشود...
گرگ زمین و ماسوا را می درد...
و عقاب آسمان را به خروش در می آورد...
مینویسم برای ابرهای نفرت که آرامش را می آورند...
میمانم برای ابر ها...
ابر های کوبنده

نوشته شده در یک شنبه 13 دی 1394برچسب:,ساعت 16:59 توسط امیر248|

راست میگفتند ک دورو ور گرگ نپلک ک خلق و خوی گرگ میگیری

اما افسوس ک من به این امر واقف بودم

نوشته شده در شنبه 12 دی 1394برچسب:,ساعت 20:2 توسط امیر248|

این دفعه بهت گیر نمیدهد..

او تنهاست،تنهایی خود را باتاریکی شب سر می کند..

او گرگ است،یعنی مدال افتخار مدالی که باعث تنهاییش شده است

ومن....248

 

نوشته شده در شنبه 12 دی 1394برچسب:,ساعت 15:43 توسط امیر248|

خیانت نمیکند..

رو در رو می جنگد،میدرد ، قلب نخواسته هایش را

باتمام قدرت می شکافد،او رام نمیشود ، سنت دیرینه خودرا حفظ میکند،

تن به قلاده نمیدهدومرگ را می پذیرد

 

نوشته شده در جمعه 11 دی 1394برچسب:,ساعت 16:14 توسط امیر248|


وقتی که حتا عقربه‌ها
چشم پوشیده بودند
بر این بی‌هوده زیستن‌اَم
من
از بند ِ زمان گریختم
تا
میان ِ نیستی ِ مرگ
ره‌گذر ِ ابدیت باشــــــــــم.

نوشته شده در جمعه 11 دی 1394برچسب:,ساعت 16:7 توسط امیر248|

نوشته شده در پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:,ساعت 23:56 توسط امیر248|

میزی برای کار،کاری برای تخت

تختی برای خواب،خوابی برای جان

جانی برای مرگ،مرگی برای یــاد

یادی برای سنگ

این بود زندگی

نوشته شده در پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:,ساعت 23:38 توسط امیر248|

سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد و گفت،،، آهویت را ربودم،،،
آیا باز هم میگویی گرگها برترند؟؟؟
تواگرعرضه داشتی آهویت را حفظ میکردی...!!!
گرگ،لبخندی زدو گفت،،،
من ( خدای ) غرورم
رقیب ببینم نمیجنگم ...
پا رویه عشقو احساسم میگذارم ومیدان راخالی میکنم
آهویی که به سگ چشمک بزند!!! لیاقت ندارد زیر سایه (( گرگ )) زندگی کند
حقش آن است خوراک همان سگ شود

نوشته شده در پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:,ساعت 19:33 توسط امیر248|

خدایا

میدانم خالی از تقصیر

نیستم.اما میخواهم

از اینکه مرا در هرحال

دوست داری

تشکر کنم

نوشته شده در پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:,ساعت 19:25 توسط امیر248|

 

 

 

 

ابلیس سرور یکتاپرستان بود...

اگرکسی توحید از ابلیس یاد نگیرد،

زندیق است،زیرا او مامور شد که به غیر خدا سجده کند

ولی نپذیرفت

نوشته شده در پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:,ساعت 17:2 توسط امیر248|

فاصله ها...

همچوقت دوست داشتن را

کمرنگ نمیکنند،

بلکه دلتنگی را بیشتر میکنند

نوشته شده در چهار شنبه 9 دی 1394برچسب:,ساعت 21:15 توسط امیر248|

نوشته شده در چهار شنبه 9 دی 1394برچسب:,ساعت 20:58 توسط امیر248|

نوشته شده در چهار شنبه 9 دی 1394برچسب:,ساعت 20:50 توسط امیر248|

نمادی بیش نیس عاشق بودن ن عاشق اشخاص 

بلکه عاشق اعداد، اعدادی ک برایم خیلی خاطره انگیز اند

"248"که در هر تاریخش یک اتفاقی پیش افتاده

 2سال4و8، این جواب کسانی است که میپرسند 

این اعداد چه نمادی و چه حکمتی دارند، گرگ پرستی نیست

تنها به منظور گفتنه من از چه حیوانی خوشم می آید؟

 

 

نوشته شده در یک شنبه 6 دی 1394برچسب:,ساعت 15:57 توسط امیر248|

نمادی بیش نیس عاشق بودن ن عاشق اشخاص 

بلکه عاشق اعداد، اعدادی ک برایم خیلی خاطره انگیز اند

"248"که در هر تاریخش یک اتفاقی پیش افتاده

 2سال4و8، این جواب کسانی است که میپرسند 

این اعداد چه نمادی و چه حکمتی دارند، گرگ پرستی نیست

تنها به منظور گفتنه من از چه حیوانی خوشم می آید؟

 

 

نوشته شده در یک شنبه 6 دی 1394برچسب:,ساعت 15:57 توسط امیر248|

نوشته شده در چهار شنبه 2 دی 1394برچسب:,ساعت 19:59 توسط امیر248|



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت